Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «رکنا»
2024-04-29@14:36:20 GMT

این 2 پلیس ارشد اصفهان چرا لباس بلوچ پوشیده بودند؟!

تاریخ انتشار: ۲۹ مهر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۱۷۳۵۴۷

رکنا: سال 86 بانک ملی شعبه ابرکوه مورد سرقت قرار گرفت و بررسی‌ها نشان می‌داد چند سارق مسلح با سرقت پول‌های داخل بانک به سرعت از محل سرقت بیرون زده‌اند و خودروی زانتیای نقره‌ای رنگ و اسلحه‌های خود را رها و فرار می‌کنند.

به گزارش رکنا، با انتقال خودروی دزدان مسلح به آگاهی و استعلام از شماره بدنه و موتور آن مشخص شد ماشین چند هفته پیش مورد سرقت Stealing این افراد قرار گرفته بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در بازرسی از داخل ماشین برگه‌ای مربوط به پرداخت هزینه دفتر ثبت ازدواج در دفترخانه‌ای در زاهدان زیر سایبان پیدا شد. با توجه به اهمیت موضوع و اینکه این تنها سرنخ در پرونده بود تیمی از ماموران سریع به زاهدان رفتند ولی تحقیقات از دفتر ثبت ازدواج و یافتن ردی از دزدان بی‌نتیجه ماند.

آن زمان من در پلیس Police آگاهی بندرعباس مشغول به خدمت بودم ولی وقتی از آنجا به اصفهان منتقل شدم رسیدگی به این پرونده در اختیار من قرار گرفت. پرونده را دقیق خواندم و کارهایی که برای کشف آن صورت گرفته بود به دقت مورد بررسی قرار دادم. از طریق یکی از مخبران دریافتم اسم یکی از دزدان مسلح «حمید» است. از حراست دانشگاه‌ها، بیمه‌ها و بیمارستان‌ها استعلام گرفتم تا بتوانم ردی از او پیدا کنم. تلاش‌هایم جواب داد و مشخص شد همسر او که باردار بوده در یکی از بیمارستان‌های کرج وضع حمل کرده است.

با خودم گفتم بعد از اینکه ماموران در سال‌ برای یافتن ردی از او و همدستانش به زاهدان رفته‌‌اند او کرج را به عنوان شهری امن انتخاب کرده است. در کرج توانستم شماره‌ موبایلی را متعلق به مادر همسر متهم به‌دست بیاورم. شماره‌ها و سریال گوشی‌ها که از قبل در پرونده بود، همگی غیرفعال شده بودند و کار برای من سخت‌تر از گذشته شد.

ابتدای سال 87 تصمیم گرفتم برای به‌دست آوردن مدارک و مستندات بیشتر به زاهدان بروم. همراه با یکی از همکارانم به نام استوار مقضی در یکی از روزهای فروردین به زاهدان رفتیم. ساعت پنج عصر از نایین به سمت یزد رفتیم. نماز را آنجا خواندیم و پس از صرف شام دوباره به راه‌مان ادامه دادیم.

ساعت پنج صبح به پلیس راه بم - زاهدان رسیدیم. ماموران اجازه حرکت به ما ندادند و گفتند که اعضای گروه تروریستی عبدالمالک ریگی معمولا در این جاده تردد دارند و احتمال خطر و درگیری وجود دارد و بهتر است بعد از روشن شدن هوا به راه‌مان ادامه دهیم. به توصیه‌شان گوش کردیم و ساعت هفت صبح دوباره به جاده زدیم. بعد از صرف صبحانه در زاهدان تحقیقات را شروع کردم. نشانه‌هایی در اختیار داشتم که متاسفانه به نتیجه‌ای نرسیدند. مادر زن متهم در اداره بهزیستی کار می‌کرد. همراه با یکی از ماموران آگاهی زاهدان به اداره بهزیستی رفتیم ولی مشخص شد این زن چند روزی به مرخصی رفته است.

چند سرنخ دیگر از جمله شماره تلفن برادر و مادر و همسر برادر زن متهم به دست آوردیم و با توجه به اینکه هیچ ردی از حمید به دست نیاوردیم دست خالی به اصفهان برگشتیم. در طول مسیر کاروان عظیمی از خودروهای تویوتا با بارسوخت و آرد در جاده‌های فرعی به سمت کویر و مرز در حال حرکت بودند و مسیر آن‌ها مسلما پاکستان و افغانستان بود. من به استوار مقضی گفتم تحت هیچ شرایطی توقف نکند چون جاده خیلی خلوت بود. خلاصه با همه استرس‌هایی که داشتیم به اصفهان رسیدیم.

پس از چند ماه که احساس کردم آب از آسیاب افتاده دوباره به سوی زاهدان رفتم. این بار همراه با سروان کاظمی، ستوان توسلی و استوار مقضی. صبح زود به زاهدان رسیدیم. من به اتفاق سروان کاظمی به پلیس اطلاعات رفتیم. او سه سال در آنجا خدمت کرده بود و به این شهر آشنایی کامل داشت.

با همکاری ماموران دایره اطلاعات تلفن‌های خانه مادر همسر متهم را شنود ‌کردیم تا بتوانیم بالاخره سرنخ قابل قبولی به دست بیاوریم. برا ی آنکه شناسایی نشویم هر دو لباس بلوچی پوشیده بودیم و با همین لباس در شهر تردد داشتیم.

در بلوار دانشجو زاهدان به خانه در حال ساختی برخوردیم که در شنودها درباره آن شنیده‌ بودیم ولی دقیقا نمی‌دانستیم متعلق به چه کسی است. مرد جوانی با شلوار کردی جلوی در ایستاده بود و سیگار می‌کشید. بدون اینکه متوجه‌مان شود دور تا دور خانه را بررسی کردیم. احتمال دادیم این جوان همان حمید باشد چون بارها صدای مرد جوانی را شنیده بودیم که با تماس به خانه مادر زن متهم گفته بود من سر ساختمان هستم.

با کمی فاصله از خانه در حال ساخت توی ماشین نشستیم تا اینکه مرد مظنون سوار ماشینش شد و به سوی شهرک دانشگاه رفت. او درست به سوی خانه‌ای می‌رفت که ما تلفن آن را شنود می‌کردیم. هر چقدر پیش می‌رفت ما پیش خودمان می‌گفتیم این مرد همان حمید است. حدس‌مان درست بود. او مقابل خانه مادر زنش توقف کرد.

او چند ساعتی خانه مادرزنش بود و ما بیرون انتظار می‌کشیدیم. هوا کاملا تاریک شده بود. نزدیکی‌های ساعت 11 شب دو زن همراه با یک نوزاد که زن و مادر زن متهم بودند از خانه بیرون آمدند و بعد از آن حمید بیرون آمد و رفت پشت فرمان نشست و استارت زد. سریع با ماشین پیچیدم جلوی ماشینش تا نتواند فرار Escape کند. وقتی می‌خواستیم او را دستگیر کنیم مقاومت کرد و با سر و صدا و فحاشی قصد فرار داشت ولی هر طور شده او را بازداشت کردیم. او را روی صندلی عقب نشاندیم ولی او با تمام توانش مقاومت می‌کرد و آرام نمی‌گرفت. استوار مقضی روی پای او نشست تا بتوانیم او را کنترل کنیم.

با داد وفریادهای او و زن و خانواده‌اش کلی از اهالی دورمان جمع شدند و وضعیت بغرنج‌تر می‌شد. به مردم گفتیم که ما پلیس هستیم و محل را ترک کنند که خدا رو شکر همین اتفاق هم افتاد. با انتقال حمید به آگاهی زاهدان او را مورد بازرسی قرار دادیم و مدارک شناسایی‌ او را به دست آوردیم و در حالی که او مدعی بود اشتباه شده و او حمید نیست همه چیز به طور کامل مشخص شد.

این تبهکار را مورد بازجویی قرار دادیم ولی او منکر سرقت و حتی سرقت زانتیا شد. او نمی‌دانست ما کلی مستندات علیه او داریم. وقتی دیدم زرنگ بازی در می‌آورد و می‌خواهد همه چیز را کتمان کند تصویری از خرید طلا از سوی همدستش به او نشان دادیم. باز هم زیر بار نرفت و وقتی من برای چند دقیقه از اتاق بازجویی بیرون رفتم او به یکی از همکارانم پیشنهاد 70 میلیون داده تا رهایش کند.

چند روز بعددر حال برگشت به اصفهان همراه با متهم به اصفهان برگشتیم و بازجویی‌ها را از سر گرفتیم که حمید با روبه رو شدن با مستندات دیگر به ناچار لب به حقیقت گشود و پرده از راز سرقت‌ها‌برداشت.

او گفت که یکی از همدستانش به دلیل شدت اعتیاد سال گذشته در زاهدان از دنیا رفته است و یکی از همدستانش هم به خاطر حمل مواد مخدر Drugs به زندان Prison افتاده که با هماهنگی با دادگستری زاهدان این متهم هم به اصفهان منتقل شد و به سرقت مسلحانه اعتراف کرد.

حمید انگیزه خود از این سرقت را بیکاری و بی‌پولی و جور کردن پولی برای ساختن خانه‌اش در زاهدان عنوان کرد. این مرد به اتهام سرقت مسلحانه به 15 سال زندان محکوم شد.

خواندنی های رکنا را در اینستاگرام دنبال کنید

اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:

مونا بخاطر پوشیدن شلوار محکوم شد! / این دختر شوکه است! عکس رامین رضائیان در تیم فوتبال بانوان انزلی 2 فیلم از لحظه سرقت طلا و جواهرات کودکان تهرانی + جزییات این مرد غیرسپاهی شخصاً در محل شلیک موشک‌ها حضور داشت / او کیست؟! گاف عجیب مسیح علی‌نژاد / او عذرخواهی کرد این فراری مخوف را می شناسید ؟! / مخفیگاهش کجاست؟! +عکس بدون پوشش پسرتهرانی با دیدن فیلم خشن در سینما مردی را به سبک آن سلاخی کرد! + عکس عصبانیت ترامپ از دامادش در ماجرای جمال خاشقجی ثبت رکورد گران ترین فوتبالی توسط یک ایرانی مرد تهرانی در پرشیای آتشین زنده زنده سوخت! مهم ترین اخبار 24 ساعت گذشته رکنا دامادم در دوران عقد زیاد خانه ما می آمد و همین باعث شد که شوهرم به همه چیز شک کند! خارج کردن 120 کرم 25 سانتی از معده یک زن + عکس های باورنکردنی جزئیات دستگیر 6 مرد زن نما در مسیر اربعین / یک دوجنسه همراه آنان بود! + فیلم گرفتن اثر انگشت از جسد مرد مرده تجاوز به دختر 12 ساله داخل یک خودرو در کوچه خلوت +عکس دختر 14 ساله آبادانی در راه پله خانه شان با روسری خود را دار زد این دختر یک شبه دید بی آبرو شده است! / دست پنهان کیست؟! روند 14 ساله آتش سوزی مرگبار مسجد ارگ / هنوز نتیجه مشخص نیست! وحشت دختران دانش آموز از 5 مرد شوم / در سمیرم رخ داد پیدا شدن جسد مرد گمشده در کوهستان! / راز مخوف چیست؟! جزییات ماجرای 2 شهید بخاطر نپوشیدن جلیقه ضدگلوله!

منبع: رکنا

کلیدواژه: خودرو سلامت مسکن بازنشسته ها مهم ترین های 24 ساعت ارز و سکه سرقت Stealing پلیس Police سریال فرار Escape مواد مخدر Drugs زندان Prison سرقت مسلحانه اخبار حوادث سرقت فرار مسلحانه اسلحه بانک ملی ایران عکس فیلم دختر قتل مرد زندگی جوان اربعین ایرانی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۱۷۳۵۴۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

۱۸ رأس احشام مسروقه در مخفیگاه باند سارقان در اصفهان

سرهنگ حسین بساطی در گفت وگو با خبرنگار مهر اظهار کرد: در پی وقوع یک فقره سرقت احشام در یکی از مناطق حاشیه ای شهرستان اصفهان، بررسی موضوع به صورت ویژه در دستور کار ماموران انتظامی این فرماندهی قرار گرفت.

وی ادامه داد: در این راستا ماموران پلیس در پاسگاه انتظامی دستجاء پس از بررسی های میدانی ۳ سارق را در ارتباط با این سرقت شناسایی و ضمن هماهنگی با مرجع قضائی طی عملیاتی هماهنگ متهمان را دستگیر کردند.

فرمانده انتظامی شهرستان اصفهان با اشاره به اینکه در بازرسی از مخفیگاه متهمان تعداد ۱۸ رأس احشام مسروقه به ارزش ۴ میلیارد ریال کشف شد تصریح کرد: از این باند سرقت یک قبضه سلاح گرم غیر مجاز نیز کشف و در این خصوص سارقان با تشکیل پرونده برای انجام اقدامات قانونی به مرجع قضائی تحویل داده شدند.

کد خبر 6092316

دیگر خبرها

  • ۱۸ رأس احشام مسروقه در مخفیگاه باند سارقان در اصفهان
  • سارق ۲۰ میلیاردی منازل در اصفهان دستگیر شد
  • شکار سوژه‌های سرقت مقابل مدارس
  • دستگیری ۵ سارق در خرمشهر
  • طرح «نور» است یا «زور»؛ روحانیون برای جنگ با که لباس نظامی پوشیده‌اند؟
  • بازداشت سرایدار خیانتکار یک مزون در شمال تهران
  • دستگیری باند سرقت از مغازه و فروشگاه‌های پوشاک
  • حمید رسایی: هیات رییسه مجلس باید امکانات ابتدایی مانند خانه و خودرو برای نمایندگان فراهم کند
  • روحانیون و طلاب قم، لباس نظامی پوشیده اند برای جنگ با که؟ با زنان و دختران این سرزمین؟!
  • لباس نظامی روحانیون در جنگ با که؟!